برای اهلبیت (ع) شعر میگویم نه خوشایند مداح و هیئت/ امام حسین (ع) تافته جدابافته است
امیرحسین عظیمی از شاعران جوان و آیندهدار شعر آیینی و هیئتی است. او در دوران کودکی به مداحی علاقه داشت، اما به تدریج وارد فضای شعر هیئت شد و با توجه به ذوق و قریحهای که در خود میدید از پانزده سالگی به صورت جدی در این حوزه متمرکز شد. عظیمی متولد فرودین سال 1380 و از نسل دهه هشتادی شاعران هیئتی محسوب میشود و در حال حاضر هم دانشجوی کارشناسی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه امام خمینی(ره) قزوین است.
در ادامه گفتوگوی خبرنگار ما با این شاعر اهل بیت (ع) را از نظر میگذارنید.
آنا: مداحی و سرودن شعر هیئتی را از چه زمانی شروع کردید؟ آن جرقه اولیه که باعث شد در این حوزه فعالیت کنید چه بود؟
عظیمی: آشنایی من با مقوله هیئت، مداحی و شعر اهلبیت به سن سهچهارسالگیبرمیگردد؛ زمانی که مادرم پیراهن سیاه تنم میکرد و مرا با خود به روضه میبرد. ما ساکن خیابان پیروزی هستیم. هیئت مکتب جوادالائمه نزدیک خانه ما بود و به آنجا میرفتم. خاطرم هست وقتی که سینهزنی و عزاداری سنتی در قسمت مردانه شروع میشد با علاقه تماشا میکردم. سینهزنان دو دمه میگرفتند و شور خوبی ایجاد میشد که برایم هیجانانگیز بود. البته الان بیشتر به هیئت توابین و هیئت بینالحرمین تهران که آقای جواد مقدم مداحش هست میروم.
از همان دوران کودکی دوست داشتم برای اهلبیت (ع) شعر بخوانم. خیلی از نوحهها را در دفترچه مینوشتم؛ حفظ میکردم و مدام با خودم تمرین میکردم؛دوست داشتم روزی برسد که بتوانم شعر بگویم. آن موقع کارهای شاعر یا مداح خاصی را دنبال نمیکردم و هر مداحی و نوحهخوانی که به اصطلاح گل میکرد و همه دوست داشتند را من هم گوش میکردم.
اولین بار کلاس چهارم بودم که به مناسبت شهادت حضرت فاطمه (س) سر صف مدرسه یک از نوحههایی را که در دفترچهام نوشته بودم خواندم. چون سی دی سبک آن را نداشتم، با ریتم ابداعی خودم خواندم که اتفاقاً خوب هم از کار درآمد و معلمان و هم کلاسیهایم مرا تشویق کردند. جالب است که در آن دوران از خواندن جلوی جمعیت نمیترسیدم اما بعدها دیدم که در مداحی برای جمعیت کمی استرس دارم و شایدآن صدای لازم را هم نداشته باشم بنابراین به صورت جدی از پانزده سالگی روی شعر تمرکز کردم.
پدربزرگم تعزیهخوان بود و خیلی دوستداشت من مداح بشوم و گاهی شعرهای قدیمی تعزیه و یا شعرهایی که در عزاداری هیئت و مسجد میشنید برایم میآورد و میگفت بخوان و من با همان سبکهایی که میشنیدم آنها را میخواندم.مادرم هم چه زمانی که مداحی میکردم و چه زمانی که وارد حوزه شعر شدم مشوق من بود.
آنا: در دورههای آموزش شعر هم شرکت داشتید؟
عظیمی: در این سالها درچند کارگاه شعر شرکت کردم که شاعرانی مثل سجاد رشیدیپور، حسین دهلوی و سجاد سامانی مدرس آنها بودند. این روزها هم در یک کارگاه شعر که پیمان طالبی به صورت مجازی برگزار میکند حضور دارم. با خانه مداحان ارتباط زیادی ندارم. خیلی اهل شرکت در انجمنهای ادبی و دوره های آموزشی نیستم. سعی میکنم از همه اساتید چیزی یاد بگیرم و کسب فیض بکنم حتی از کسانی که جوانتر از من هستند. البته باید از کربلایی علی قاسمی یاد کنم که خودش شاعر بسیار خوبی است و واقعاً همیشه مشوق من بود و خیلی چیزها هم به من یاد داد.
آنا: برای ما از اولین تشرف خود به کربلای معلی و عتبات عالیات بگویید.
عظیمی: اولین بار شب اول محرم سال 1396 بود که به همراه خانواده به کربلا مشرف شدم و شاهد مراسم تعویض پرچم گنبد آقا امام حسین (ع) هم بودم.
بعضی حسها واقعاً در واژهها نمیگنجد. آن روز و آن لحظه هم همین حس را داشتم. فقط میتوانم بگویم انسان آن قدر سبک میشود که می خواهد بال بزند و پرواز کند. در نجف هم اولین بار که ایوان امیرالمؤمنین (ع) را دیدم، این بیت در ذهنم تداعی شد که «اولین دفعه به ایوان که نگاهم افتاد/ سرم آنقدر عقب رفت که کلاهم افتاد» و واقعاً محو جلال امیرالمؤمنین علی (ع) شدم.
کربلا با همه جای تمام دنیا فرق میکند. فردی پیش امام صادق میرود و میگوید ما محب شما اهل بیت هستیم اما امام حسین(ع) را بیشتر دوست داریم،این یک ایراد اعتقادی نیست؟ امام صادق(ع) فرمودند که خیر، ما خودمان هم جدمان اباعبداللهالحسین (ع) را بیشتر از همه دوست داریم. امام حسین(ع) تافته جدابافتهای از همه بشر است و به همین خاطر کربلا هم با همه جا فرق دارد. این تفاوتی است که پرودگار متعال برای ایشان در نظر گرفته است چون حضرت سید الشهدا(ع) همه زندگی و داشتههایش را در راه خدا دادند و خداوند هم عزتی همیشگی و لایزال به ایشان عطا فرمود که با احدالناسی قابل قیاس نیست.
آنا: علائق و مشغولیات دیگری بهجز شعر و مداحی دارید؟
عظیمی: ورزش کیک بوکسینگ را به صورت حرفهای دنبال میکنم و یک مقام نایب قهرمانی هم در سطح استان دارم. مطالعاتم بیشتر در حوزه کتابهای شعر، ادبیات و نقد ادبی است چون رشتهام هم ادبیات فارسی است.خیلی اهل موسیقی و فیلم دیدن نیستم. خواننده مورد علاقهام محسن چاوشی است و در بین بازیگران هم هر کس که خوب بازی کند را دوست دارم.
آنا: آیا شعر و فعالیت در حوزه شعر هیئتی میتواند درآمدزایی هم داشته باشد؟
عظیمی: در زمانه و روزگار ما بعید است که شعر گفتن، آنهم شعر هیئتی بتواند یک فعالیت درآمدزا باشد؛ شاید یک درصد از مداحان بخواهند بابت شعرهایی که از شاعران میگیرند مبلغی به عنوان صله بدهند که بسیار نادر است. تازه شاعران هم مبلغی تعیین نمیکنند و یک موضوع سلیقهای است. شاعر هیئتی با خدا معامله میکند و توقع چندانی ندارد. البته رسم است که به مداحان صله میدهند که آن را هم نباید مداح تعیین کند و هر چه دادند باید قبول کند. اما نکته اینجاست که متاسفانه مداحان ما از همان صله هم سهمی برای شاعر در نظر نمیگیرند؛ در حالی که تعدادی از این دوستان مبالغ بالایی هم به عنوان هدیه دریافت میکنند.
معمولاً شاعران معروف به صورت خصوصی با مداحان همکاری میکنند. مداح سبک و موضوعی را به شاعر میدهد و شاعر هم شعر را به صورت اختصاصی برای او میفرستد. معمولاً خواسته مداحان این است که آن شعر برای مداح دیگری ارسال نشده و قبل از خواندن او عمومی نشود.
خود من مدتی است که شعرهایم را پس از فرستادن برای مداحان در صفحه شخصی خودم منتشر میکنم و به این موضوع اعتقادی ندارم. حالا اگر آن مداح عزیز شعرم را خواند که روزیاش بوده و انشاالله که ثوابی هم به من برسد. اگر هم نخواند، من بهرهام را بردهام چون شعر اهل بیت (ع) را در اختیار عموم گذاشتهام.همیشه سعی کردهام که شعر را برای اهل بیت (ع) بگویم و نه برای خوشایند یک مداح.
در تاریخ هم داریم که ائمه اطهار(ع) به شاعران صله میدادند بنابراین اگر قرار است این سنت پسندیده برقرار باشد به نظر میرسد شاعران در اولویت باشند. اکثر قریب به اتفاق مداحان ما حقوق مادی و معنیوی شاعران را رعایت نمیکنند و همیشه هم نگاهشان از بالا به پایین است و از شاعر توقع دارند. این مسیر خوبی نیست که متاسفانه باب شده و باید اصلاح شود.
شعر تنها در صورتی میتواند درآمدزا باشد که شاعر کتابی چاپ کند و آن اثر هم با استقبال فراوان مواجه شود یا این که در محافل شعرخوانی دعوت شود و حالا آنجا هدیهای بدهند و... در بقیه عرصههای شعری هم اوضاع همین است.
آنا: شعر هیئتی خوب چگونه شعری است و شاعران جوانی که بخواهند چنین شعرهایی بگویند باید چه توانمندیهایی داشته باشند؟
عظیمی: شعر هیئتی موثر و ماندگار شعری است که قوی و دارای استحکام فنی و ادبی باشد؛ یعنی وقتی آن را به یک فرد ادیب ارئه کنیدآن را تأیید کند. از سوی دیگر پیچیده نباشد و بتواند با عموم مردم هم ارتباط بگیرد. برا ی خلق چنین آثاری شاعر باید در گام اول در حوزه تاریخ اسلام مطالعات زیادی داشته باشد و زمینههای وقایع را بشناسد، مقاتل معتبر را بخواند و از طرف دیگر با مباحث فنی و ادبی هم آشنا باشد.
از سوی دیگر باید مرز بین موسیقی و غنا را بداند. چه بخواهیم و چه نخواهیم، امروز در مداحی ما سبک و ریتم به یک عنصر مهم تبدیل شده، اما این بهرهگیری از سبکها و دستگاههای موسیقی ظرایفی دارد که باید حتماً زیر نظر اهل فن از آن استفاده شود.